شادی..!!
ازیک شمع
هزاران شمع میتوانند روشنایی بگیرند
بدون این که زندگی ان شمع کوتاه شود..؟
شادی باقسمت کردن هرگز کم نمیشود..؟!
ازیک شمع
هزاران شمع میتوانند روشنایی بگیرند
بدون این که زندگی ان شمع کوتاه شود..؟
شادی باقسمت کردن هرگز کم نمیشود..؟!
اسمان
لانه مرغ خیال است..
وزمین...
خانه انسان...!
اسمان باهمه"باز"ی خالیست
وزمین باهم"تنگی"هاپر..؟
رسیدن اداب دارد...!
وقتی رسیدی باید بمانی..
بایدبسازی...
بایدمدام یادت باشد که چقدر زجرکشیدی تا رسیدی..؟!
که ارزویت بوده برسی...
وقتی رسیدی...
بایدحواست باشه که تمام نشوی...!!
گرتو ازاد نباشی همه دنیاقفس است...!
تاپروبال تو و راه تماشابس است...
هرکجاهست زمین تابه ثریا قفس است...!
تاکه نادان به جهان حکمروایی دارد...
همه جادرنظرمردم دانا قفس است..
ادم ها همه چیز راهمین طور
حتضرواماده از مغازه ها میخرند..
اما چون مغازه ای نیست که دوست معامله کند
ادم ها مانده اند بی دوست...
قانون تو تنهایی من است . . . . و تنهایی من قانون عشق !
عشق ارمغان دل دادگیست
. . . . و این سرنوشت سادگیست ! چه قانون عجیبی . . . .
چه ارمغان نجیبی . . . . و
چه سرنوشت تلخ و غریبی . . . . که هر بار ستاره های زندگیت را ،
با دست های
خود راهی آسمان پر ستاره کنی . . . . و خود در تنهایی و سکوت . . . .
با چشم های
خیس از غرور ، پیوند ستاره ها را به نظاره نشینی . . . . و خاموش و
بی صدا . . .
. به شادی ستاره های از تو گشته جدا ، دل خوش کنی . . . .
و باز هم تو بمانی و . .
. . تنهایی و . . .
دلت که گرفت ، دیگر منت زمین را نکش
اگر هیچکس نیست ، خدا که هست . . .
راه آسمان باز است ،
پر بکش
او همیشه آغوشش باز است ،
نگفته تو را میخواند. ..
دمهای ساده را دوست دارم
همان ها که بدی هیچ کس را باور ندارند.
همان ها که برای همه لبخند دارند.
همان ها که همیشه هستند،
برای همه هستند.
آدمهای ساده را
باید مثل یک تابلوی نقاشی
ساعتها تماشا کرد؛
عمر شان کوتاه است.
بس که هر کسی از راه می رسد
یا ازشان سوء استفاده می کند یا زمینشان میزن
د
یا درس ساده نبودن بهشان می دهد.
آدم های ساده را دوست دارم.
بوی ناب “ آدم ” می دهند..
گلی از شاخه اگر می چینیم
برگ برگش نکنیم
و به بادش ندهیم
لااقل لای کتاب دلمان بگذاریم
و شبی چند از آن را
هی بخوانیم و ببوسیم و معطر بشویم
شاید از باغچه کوچک اندیشه مان گل روید ...